ما مشکل اقتصادی داریم، اقتصاد نفتی داریم که این خودش یک عیب بزرگ است، فرهنگ صرفهجویی نداریم، فرهنگ صرفهجویی در بین ما بسیار ضعیف است؛ این عیب است، اسراف عیب است؛ این عیوب را ما داریم، ولی عیب واقعی اینها نیست؛ عیب واقعی بنبست است که بحمدالله نداریم؛ ما بنبست نداریم.
نویسنده :
حسین عبداللهی فر
کد خبر : 1632
پایگاه رهنما :
بزرگترین خیانتی که در حال حاضر در حق ملت ایران صورت میگیرد این است که عدهای با ترویج افکار دشمن تلاش میکنند تا با بن بست نمایی و بحران نمایی چنین وانمود کنند که تنها راه باقی مانده تسلیم شدن در برابر آمریکاست. رهبر معظم انقلاب در اجتماع بزرگ بسیجیان با اشاره به اینکه دشمن میخواهد ملّت ایران را به این نتیجه برساند که بنبست است، راهحل وجود ندارد مگر پناه بردن به آمریکا و زانو زدن در مقابل آمریکا و تسلیم شدن در مقابل آمریکا، فرمودند: «من صریحاً اعلام میکنم، من صریحاً اعلام میکنم: کسانی که در داخل کشور این فکر را که مطلوب و محبوب دشمنان است ترویج میکنند، اینها خیانت میکنند؛ این خیانت به کشور است. اینکه ما بر طبق میل دشمن ترویج کنیم که راهی جز پناه بردن به دشمن نداریم، بزرگترین خیانت در حقّ ملّت است. البتّه این اتّفاق نمیافتد، من به حول و قوّهی الهی و با همراهی شما تا جان و توان دارم، نخواهم گذاشت این اتّفاق در کشور بیفتد.»
اینکه دشمن تلاش میکند تا ملت ایران متوجه واقعیتهای موجود در توانایی خود و ناتوانی ترامپ در دسترسی به اهدافش نشود کاملا قابل درک است، اما اینکه چرا عدهای از داخل کشور به دنبال چنین خواستهای هستند و سعی میکنند موازنه قدرت به نفع غرب در ایران تغییر کند، مسئلهای است که فهم آن نیاز به شناسایی عاملان و درک انگیزه و اهداف آنها دارد.
از این رو، در ادامه تلاش شده است تا ضمن بیان علل خیانت بودن اقدام فوق و بزرگی آن از لسان رهبر معظم انقلاب اسلامی، به معرفی عاملان و انگیزههای نیز اشاره گردد.
چرا بنبست نمایی بزرگترین خیانت است؟
نخسیتن پرسشی که در این رابطه قابل طرح میباشد این است که چرا ترویج بن بست نمایی مورد نظر دشمن در شرایط کنونی بزرگترین خیانت به ملت ایران قلمداد میشود. با استفاده از فرمایشات رهبر معظم انقلاب در جمع بسیجیان میتوان در پاسخ سوال فوق به موارد زیر اشاره کرد:
الف) بن بست نمایی در شرایط حساس
۱. مقام معظم رهبری موقعیت کشور، موقعیت منطقه، موقعیت جهان را موقعیتهای حسّاسی نامیدند در خصوص حساسیت ویژه این شرایط برای ملت ایران به موارد زیر اشاره کردند:
۲. عربدهکشیهای سران استکبار و سیاستمداران آمریکای جهانخوار،
۳. قدرتنمایی جوانان مؤمن و پیروزیهای پیاپی در میدانهای مختلف،
۴. مشکلات اقتصادی کشور و تنگی معیشتِ بخش بزرگی از مردم ضعیف کشور،
۵. حسّاس شدن و به تکاپو افتادن نخبگان کشور.
ب) غیر واقعی بودن بن بست
در شرایط حساسی که دشمن عربده میکشد و روی اراده مردم تمرکز کرده تا آنها را تسلیم کند. مردم هم مشکلاتی دارند، کشور هم با مشکلاتی مواجه است، اما جوانها با امید در حال تلاش برای عبور از این شرایط هستند و نخبگان هم به تکاپو افتاده اند، در چنین شرایطی مشکل بزرگ این است که مردم بویژه جوانان احساس نومیدی کنند و تصور کنند راهی جز تسلیم شدن ندارند. در حالی که بن بستی وجود ندارد. هیچ مشکل لاینحلی در کشور نیست.
لهذا رهبر معظم انقلاب میفرمایند: «ما مشکلاتی داریم، بله، مشکل اقتصادی داریم. درست توجّه کنند جوانهای عزیز و مردم باانگیزه و مؤمن ما، ما مشکل اقتصادی داریم، اقتصاد نفتی داریم که این خودش یک عیب بزرگ است، فرهنگ صرفهجویی نداریم، فرهنگ صرفهجویی در بین ما بسیار ضعیف است؛ این عیب است، اسراف عیب است؛ این عیوب را ما داریم، ولی عیب واقعی اینها نیست؛ عیب واقعی بنبست است که بحمدالله نداریم؛ ما بنبست نداریم. عیب واقعی این است که جوان کشور گمان کند که راه حلّی وجود ندارد جز پناه بردن به دشمن؛ این عیب است. بعضی سعی میکنند این را القا کنند به جوانهای ما؛ دشمن این را میخواهد.»
ج) بنبست نمایی؛ مانع فهم درست واقعیتهای ایران و جهان
فهم درست از واقعیتهای جهان و ایران، از واقعیتی بنام عزت ایران، اقتدار نظام و شکست ناپذیری ملت ایران سبب میشود تا مردم ایران به تعبیر رهبر معظم انقلاب خود را برای زدن سیلی دیگری به آمریکا آماده کنند و ترامپ نیز صدای این سیلی سخت را شنیده و همچون معاویه که با شنیدن صدای پای مالک دست به حیله گری زد، جهت انحراف در فهم مردم ایران بویژه جوانان از طرق گوناگون از جمله شبکههای اجتماعی دست به کار شده است. اولین توطئه آنها بزرگنمایی در قدرت آمریکاست در حالی که این کشور برای ادامه تحریمها علیه ایران با چالشهای اقتصادی، سیاسی، حقوقی و ... زیادی مواجه میباشد. دومین مکر ترامپ را باید در وارانه نمایی شرایط ملت ایران دانست.
رهبر معظم انقلاب این خدعه گری دشمنان انقلاب اسلامی را با تعبیر تصویرنمایی غلط از توان خود و موقعیت ایران اسلامی از طریق رسانههای نوین مورد اشاره قرار داده و هدف آنها را جلوگیری از فهم درست ملت ایران از موقعیت خود توصیف کردند و فرمودند:
اینکه شما فهم درستی از واقعیتهای کشورتان داشته باشید، به ضرر آنها است؛ با این مخالفند، با این مبارزه میکنند؛ با چه ابزاری؟ با ابزار بسیار خطرناک رسانه، بخصوص رسانههایی که امروز نوپدید است. با تصویرسازی غلط سعی میکنند افکار ملّت ایران را منحرف کنند؛ هم تصویر غلط دربارهی ایران، هم تصویر غلط دربارهی خودشان، هم تصویر غلط دربارهی اوضاع منطقه. یکی از تصویرهای غلط آنها این است که وانمود میکنند در موضع قدرتند، درحالیکه در موضع قدرت نیستند.
د) بنبست نمایی؛ مانع عبور از موانع
در همه جنگها کاری که ستون پنجم دشمن انجام میدهد خیانت است. چراکه آنها از درون کشور به تحقق هدف دشمن که شکست ملت است کمک میکنند. اما اگر جنگ ماهیت رسانهای و روانی داشته باشد که هدف اصلی آن نفوذ در اراده ملت و شکست ذهنی مردم در مقاومت در برابر دشمن میباشد، مسیر پیروزی نیاز به درک دقیق شرایط و فهم بین الاذهانی قاطبه مدیران دارد؛ لذا عبور از این مرحله با موانعی روبروست و هرگونه اقدام روانی و ترویج افکار منفی مبنی بر فقدان راه حل و رسیدن کشور به بن بست میتواند مانع پشت سر گذاشتن موانع گردد. چنانچه مقام معظم رهبری میفرمایند: «مهم این است که شما جوانها تصوّر نکنید که راهی که پیش روی ما است، یک اتوبان آسفالتهی بیمانع است؛ نه. راه پیشرفت به روی ما باز است، امّا راه پُرپیچوخمی است، راه دارای فرازونشیبی است، موانعی در این راه وجود دارد، دشمن بهطور کامل در مقابل ما فعّال است. ما باید در مقابلهی با موانع، این راه را طی کنیم؛ این [کار]شرایطی دارد.»
ه) بن بست نمایی، همزمان با انکار وجود دشمن
مشکل دیگر در این مسیر عدم احساس وجود دشمن از سوی عدهای است که به هر دلیلی توجه به دشمنی دشمنان را توهم توطئه دانسته و اصل وجود دشمن را انکار میکنند. امری که میتواند سبب تغییر جبهه واقعی و میدان نبرد به مسائل فرعی و حاشیهای گردد. بن بست نمایی کار دشمن است، اما عدهای از طریق نامه نگاری و فعالیتهای رسانهای آنرا در داخل تکرار میکنند، اما اگر تصور شود که این توطئه منشاء خارجی ندارد و بر مبنای ذهنیت بومی شکل گرفته مفهوم دیگری را مخابره میکند؛ لذا رهبر معظم انقلاب اولین گام برای عبور از این شرایط را توجه به وجود دشمن دانسته و میفرمایند:
گام اوّل برای اینکه بتوانیم این راه را درست طی بکنیم، این است که وجود و حضور دشمن را حس کنیم. آن روشنفکرنمای راحتطلب و ریاکار و منافق که اساساً دشمنی آمریکا را انکار میکند و این دشمنی را نمیفهمد و نسخهی تسلیم در مقابل آمریکا را برای ملّت و دولت مینویسد، مرد این میدان نیست؛ اگر عامل دشمن نباشد، حدّاقل مردِ میدانِ مهمّ پیشرفت کشور نیست. بنابراین گام اوّل، احساس حضور دشمن و وجود دشمن است. تا انسان نداند که دشمن در مقابل او است، برای خود حِرز و حفاظ و سنگر به وجود نمیآورد و سلاح لازم را در دست نمیگیرد.
و) بن بست نمایی، در کنار یاس آفرینی در جبهه خودی
لازمه عبور از این مقطع از نظر رهبر معظم انقلاب اعتماد به نفْس و عزم بر ایستادگی است. اما وجود آدمهای بیروحیه، مردّد، ترسو، فرصتطلب، خودکمبین، در این میدان نه تنها هیچ سودی نداردن بلکه میتواند مانعی برای دیگران باشد. خودشان که هیچ کاری نمیتوانند بکنند، گاهی مانع هم در مقابل دیگران به وجود میآورند؛ چون مأیوسند، دیگران را هم مأیوس میکنند؛ چون تنبلند، دیگران را هم وادار به تنبلی میکنند، با وجود چنین افرادی هرگونه فعالیت روانی و ترویج افکار دشمن میتواند آسیبهای جدی به جبهه خودی و حرکت ملت وارد سازد.
مقام معظم رهبری به استناد آیه «لَو خَرَجوا فیکـُم ما زادوکُم اِلّاخَبالًا وَ لَاَوضَعوا خِلالَکُم» میفرمایند: «یعنی اینها اگر به میدان جهاد هم با شما بیایند، شما را به فساد میکشانند؛ حتّی اگر با شما به میدان جهاد هم بیایند، در میان شما اختلال ایجاد میکنند؛ کمک که نمیکنند، مانع راه هم میشوند.»
چه کسانی و با چه اهدافی بن بست نمایی میکنند؟
دومین سوال مهم در خصوص خیانت بزرگ این است که این افراد عمدتاً چه کسانی هستند و چه انگیزه و اهدافی را دنبال میکنند؟
بررسی و مطالعه نوشته ها، تحلیلها و نامههایی که در این رابطه منتشر شده بویژه نامه ۳۰ نفره و ۱۰۰ نفرهای که به منظور فشار به نظام جهت مذاکره مستقیم با آمریکا منتشر گردیده نشان میدهد امضاء کنندگان چنین نامهها و نویسندگان اینگونه تحلیلها که به صراحت با توان موشکی و دفاعی کشور مخالفت کرده و کنار آمدن با غرب را تنها راه ممکن پیشنهاد میکنند، از سه گونه عمده خارج نیستند. دسته اول ماموران و مواجب بگیران هستند که در این رابطه به عنوان مهره اصلی همسو و بعضا همکار با سرویسهای اطلاعاتی آمریکا و غرب میباشند. دسته دوم عناصر ضد انقلاب و معاند با نظام میباشند که موفقیت نظام را شکست و نابودی خود میدانند لذا برای پیروزی دشمن تلاش میکنند تا شاید بهرهای ببرنند. اما در دسته سوم اشخاصی دیده میشوند که نه مزدور رسمی غرب هستند و نه در زمره اپوزیسیون برانداز نظام، اما همانگونه میاندیشند که دشمن میخواهد.
این افراد را نیز میتوان در سه دسته جای داد. دسته اول کسانی هستند که با بزرگنمایی قدرت غرب در واقع خودشان را بزرگ میکنند و اصطلاحا از این راه روزی میخورند. کسانی که به ظاهر فلسفه میگویند و در قالب روشنفکر مطالب خود را ترویج میکنند، اما در واقع مبلغ فکری و سیاسی ناتوانی در برابر غرب هستند. عمل این عده اگرچه ممکن است در دراز مدت به مفهوم کندن قبر خودشان باشد -چراکه با بزرگنمایی غرب در واقع خود را کوچک میشمارند-، اما نان امروزشان را همین رفتار میبینند زیرا بدون آن حرفی برای گفتن و طرح خویش ندارند. البته باید حساب آندسته که به واسطه ماموریت به شکل مستقیم از این راه روزی وافر میخورند به جهت آنکه نفوذی سیاسی هستند، جدا کرد و به دنبال شناسایی آنها بود.
در دسته دوم کسانی قرار دارند که با شناخت خود از غرب و امریکا، باور به مقابله در برابر آنها را از دست داده و یا نسبت به عواقب این راه بیمناک هستند. این افراد خود را به ظاهر دلسوز ایران و ملت دانسته، اما در تشخیص راه به دلیل ترسی که در دل دارند دچار اشتباه شده و یا با معادله هزینه و فایده، قائل به هزینه بالای ایستادگی و مقاومت در مقابل هزینه اندک عقب نشینی و تعامل میباشند. درحالیکه گذشته این رفتار هم در کشور ایران و هم در همه نقاط دنیا نشان میدهد که اتفاقاً همه هزینههای تعامل با استکبار بیهوده بوده و آنها به دلیل همین خوی برتری طلبی خود را ناگزیر به تعامل و مذاکره با کشورهای دون خود نمیبییند. رفتاری که نمونه بارز آن را میتوان در پاره کردن برجام توسط دولت آمریکا مشاهده کرد.
در دسته سوم افرادی هستند که بعضاً سابقه انقلابی نیز داشته و عنوان خط امامی و چپ گرایی را نیز یدک میکشند، با استحاله فکری تغییر رویه داده و به جای استکبار ستیزی، آمریکا ستایی را پیشه کرده اند. اگرچه نمیتوان تاثیر دو گروه قبلی بر استحاله این گروه را نادیده گرفت، اما ترجیح منافع شخصی و گروهی بر منافع ملی بزرگترین دلیل آنها برای عبور از نظام و همسویی با بیگانگان میباشد. مشکل اساسی این عده آنست که حقانیت راه نظام را باور داشته، اما موفقیت آن را به پیروزی تفکر انقلابی، بسیجی و ولایی میدانند که آنها در برابرش قرار داشته اند.
همین نوع نگاه سبب بروز تناقضاتی در عمل و رفتار این طیف میشود که نمونههایی از آن را میتوان در مانور اقتدار موشکی سپاه و رزمایش هفتصدهزار بسیجی مشاهده کرد. از یک سو، به تمجید اقدامات بازدارنده نظام میپردازند و از سوی دیگر با بحرانی نشان دادن وضعیت کشور، نومیدی را به جامعه و جوانان تزریق کرده و تنها راه نجات کشور را تعامل مذاکره میدانند.
راه مقابله با بن بست نمایی چیست؟
سومین سوال اساسی در رابطه با بن بست نمایی چگونگی مقابله با بن بست نمایی با منشاء داخلی و خارجی است؟ مقام معظم رهبری در همین فرمایشات خود چهار راهکار راهگشا، مجرب و عملیاتی را مورد اشاره قرار دادند که به اختصار مورد اشاره قرار میگیرد.
الف. استفاده از جوانان
رهبر معظم انقلاب با اعتقاد راسخ به نقش بن بست شکنی جوانان آنان را حلال مشکلات کشور در شرایط کنونی دانسته و با اشاره به اینکه بعضیها حتّی سعی میکنند وانمود کنند که جوانها مشکل کشورند یا حتّی کاری بکنند که جوانها را تبدیل کنند به مشکل کشور؛ بنده بعکس معتقدم جوانها راه حلّ مشکلند، نه مشکل، میفرمایند: ما در این حدود چهل سال جهادهای متعدّدی داشتهایم؛ در همهی این جهادها جوانها جلو بودهاند، جوانها راهگشا بودهاند، جوانها نوک پیکان بودهاند. در جهاد با طاغوت در دورهی پیش از پیروزی -دورهی مبارزات- در جهاد با تجزیهطلبان در آغاز پیروزی انقلاب که در شرق کشور، در غرب کشور، در شمال کشور تجزیهطلبانی پیدا شدند، در جهاد با این تجزیهطلبان، جلودارِ این حرکت عظیم جوانها بودند؛ در جهاد سازندگی که از رویشهای آغاز انقلاب بود، جوانها جلو بودند و آنها بودند که این حرکت عظیم جهاد سازندگی را شروع کردند؛ در جهاد با تروریسمِ منافق و خائن در اوایل دههی ۶٠، در جهاد با متجاوزین در هشت سال دفاع مقدّس، در جهاد برای ترمیم خرابیهای بعد از جنگ بعد از سال ۶۷، در جهاد فرهنگی در برابر تهاجم فرهنگی سال ۷۰، جوانها بودند که توانستند آن فضای دشوار را به نفع انقلاب و اسلام تغییر بدهند؛ در جهاد علمی از حولوحوش آغاز دههی ۸۰، جوانها بودند که در دانشگاههای مختلف، در پژوهشگاههای مختلف، به ندای مطالبهی پیشرفت علمی لبّیک گفتند و راه علم و فنّاوری را بهصورت جهشی در کشور باز کردند؛ و بالاخره در جهاد با تروریسم تکفیری در دههی ۹۰ در این سالهای اخیر؛ و امروز هم در جهاد فکری و جهاد عملی برای گشودن گرههای اقتصادی، باز هم جوانهایند. در برابر مشکلات اقتصادی کشور، پیشنهادهایی به ما میدهند -که ما هم میدهیم به مسئولین و میگوییم اینها را دنبال کنند- که بسیاری از پیشنهادها مربوط به جوانها است و پخته و کاملاً کارگشا و راهگشا. جوانهای ما بحمدالله امروز در قبال مسائلی که کشور با آنها مواجه است، هم صاحب فکرند، هم صاحب انگیزهاند؛ و همانطور که اشاره شد، مشکلات، همه را به تحرّک وادار کرده است و جوانهای ما احساس تکلیف میکنند، احساس مسئولیت میکنند. امروز در حدود ده هزار هستهی گروههای جهادی در سرتاسر کشور مشغولند که اینها در واقع مژدهی آیندهی کشورند، سرمایهی عظیمی هستند برای آیندهی کشور؛ مشغول کارند، مشغول تلاشند؛ شاید صدها هزار کار مهمّ مربوط به طبقات ضعیف را در نقاط دوردست کشور، اینها انجام دادهاند و دارند انجام میدهند؛ کارهای ریز و درشت -بهحسب نیازهایی که مردم دارند- این یک سرمایهی عظیمی است برای کشور. باز هم پس نقش جوانها است که مژدهی آیندهی بهتر را به ما میدهد.
ب. توجه به واقعیتهای سه گانه
رهبر معظم انقلاب اسلامی جان کلام خود در اجتماع یکصد هزار نفری بسیجیان را اشاره به سه واقعیت انکارناپذیر؛ اوّل عظمت ایران، دوّم اقتدار جمهوری اسلامی و سوّم شکستناپذیری ملّت تاکید فرمودند: اینها رجز خوانی نیست، شعار محض نیست، سخن توخالی مثل بعضی از شعارها و حرفهایی که بعضی دیگر میزنند نیست؛ اینها واقعیاتی است که دشمنان ملّت ایران آرزو میکنند که ما اینها را ندانیم یا از آنها غفلت کنیم و گمان دیگری در مورد خودمان و کشورمان و ملّتمان ببریم؛ ولی این حقایق واضحتر از این است که کسی بتواند آنها را انکار کند.
ج. گرفتن ابزار رسانه از دست دشمن
فعلاً دشمن از ابزار رسانه استفاده میکند برای اثرگذاری بر افکار عمومی. توجّه کنید! ابزار رسانه، ابزار مهم و اگر دستِ دشمن باشد، ابزار خطرناکی است. ابزار رسانه را تشبیه میکنند به سلاحهای شیمیایی در جنگ نظامی؛ سلاح شیمیایی را وقتی میزنند، سلاح شیمیایی تانک و تجهیزات را از بین نمیبرد؛ تجهیزات میماند و انسانها از بین میروند و از قدرتِ استفادهی از ابزار میافتند؛ سلاح شیمیایی در جنگ نظامی اینجوری است؛ ابزارِ رسانه هم اینجور است. امروز از تلویزیون، از رادیو، از اینترنت، از شبکههای اجتماعی، از انواع و اقسام وسایل فضای مجازی، علیه افکار عمومی ما استفاده میشود؛ این را کسانی که مسئولیت این بخش از کشور را -بخش ارتباطات را- دارند، درست توجّه کنند. ما در جلسات حضوری هم به اینها تذکّر دادهایم، تأکید کردهایم، حالا هم میگوییم؛ توجّه کنند که آنها ابزاری نشوند برای اینکه دشمن راحت بتواند سلاح شیمیایی خودش را علیه این مردم به کار ببرد. وظیفهی خودشان را بدانند و با جدّیت عمل کنند.
د. حفظ وحدت و یکپارچگی
عزیزان من! اگر دشمن در ما وحدت را مشاهده کند، در ما احساسِ قدرت را ببیند -که ما احساس قدرت میکنیم- در ما عزم راسخ را ببیند، عقب مینشیند. دشمن اگر ببیند که ملّت ایران و جوانهای مؤمن ایرانی احساس حضور میکنند، احساس وظیفه میکنند و قدرتمندانه در وسط مِیدانند، عقبنشینی خواهد کرد؛ امّا اگر احساس کنند که ضعف هست، احساس کنند اختلاف هست، احساس کنند بین مسئولین کشور همجهتی و همسخنی وجود ندارد یا بین مردم و مسئولین کشور فاصله افتاده است، تشویق میشوند به اینکه شدّت عمل خودشان را زیاد کنند. این را همه توجّه داشته باشند، هم مسئولین کشور، هم آحاد مردم و بخصوص جوانان عزیز، ما بایستی به دشمن پیام قدرت بدهیم، نه پیام ضعف؛ در حرف ما، در رفتار ما، در منش زندگی ما، دشمن باید احساس کند با یک مجموعهی مقتدر مواجه و روبهرو است؛ اگر در ما احساس ضعف بکند، جَری میشود و شدّت عملش را افزایش خواهد داد؛ مراقب باشید.
ارسال نظرات